نقد فیلم پلتفرم 2019
به نام خالق سرگرمی
پلتفرم هم برایش نوشتهاند. در هر زمان چنین فیلم هایی وارد بازار بنویسها میشود و از چپ و راست برایش قلم میزنند. من هم در این گوشه مقداری برایش مینویسم شاید که مورد قبول درگاه حق قرار بگیرد.
پلتفرم از آن دسته فیلمهایی است که برای دستهای مترجم ساخته شده. همان افرادی که انگ فلسفه به آثار سینمایی میزنند و به مانند یک بختک، بیش از نیمی از آثار سینما را دستخوش انگولک های بیجای خود قرار دادهاند.
برای همانهایی که بنویسند:
در اینجا میخواهد بگوید که...
این عدد در فلان نقطه از جهان یعنی...
این غذا یعنی...
این طناب نمادِ... و...
از دست این مترجمانِ کثیف، سینما هم در امان نمانده است. یک زباله را میتوانند به طوری توصیف و برگردان کنند که گویی اثر را آنان ساختهاند. پلتفرم در قالبی منزجر کننده، پز وحشت را در بوق و کرنای خود کرده و با هر پلک زدنی سعی دارد خود را از آن مخصمصهای که ساخته است، خلاص کند.
بر ضد انسان حرکت خود را آغاز میکند. در توضیح وضعیت خود نیز دچار لکنت میشود از دیالوگ، کمی وارد تصویر میشود. تصویر گذشته ازحالاش هم گیجتر است. بر روی یک میز، مصاحبهای صورت میگیرد که آن حجم عمودی را از عدد صفر تا 333 شکل بدهد. توهم میزند و قصد دارد همه چیز را نیز در خود جای بدهد. از سگ تا سیاهپوست، هیچ موجودی نباید جا بماند. نه تقلا میکند و نه حرکتی در سوی توضیح. گویا توضیحش را برای مفسران گذاشته که از تَرَک دیوار هم نمادی را برای توضیح به مخاطب بیابند.
حیوانیترین برخورد با یک انسان هم از یک سگ کمتر نمود پیدا میکند. الههاش هم در زیر تخت به خود میلرزد و نقش پیام را نیز در دست دارد. پیامی که از مادری درنده ساخته شده و با خوردن تیکه کیکی باید پیام را به بالا برساند. بالا نه مخاطب است و نه آشپزخانه. بالا یک تصور کثیف است که فیلمساز به دنیا در خود پیدا کردهاست.
این اثر پرپر شده را میسپاریم به همان انگلهای مفسر سینمایی که ساعتها برایش شعر بسرایند. باشد که با نماهایش ساعت ها سرگرم شوند. با فلسفه و روانشناسیهای خود باید دست به کار شوند. تا لکهای جدید را وارد نوشتارهای سینمایی بکنند.
نویسنده: کیان زندی
ارزیابی: بی ارزش