بررسی سری فیلم های سریع و خشن
به نام خالق سرگرمی
کسانی که جزئیات اخبار سینمایی را در سالهای اخیر بیشتر دنبال کردهاند، از این متعجب نخواهند شد که در یک بخش جنبی از جشنواره کن قرار است فیلمی عامهپسند مثل «سریع و خشن» نمایش داده شود و این قرار است با فیلم دیگری در فستیوال ونیز هم اتفاق بیفتد. آن خودبزرگبینی نخبگانی که در سینمای روشنفکری تا سالهای سال وجود داشت، چندان به نفع روشنفکران و جریانهای آلترناتیو به سینما نشد و آنها حالا فهمیدهاند بهتر است سلایق مختلف زیباییشناختی را تا حد ممکن جدی بگیرند. در این پرونده نگاهی انداختهایم به مجموعه فیلمهای سریع و خشن که سری نهم آن در آستانه اکران قرار دارد و جشنواره کن سال ۲۰۲۱ که یکی از پربارترین دورهها در سالهای اخیر است، آن را در یکی از بخشهای جنبیاش نمایش میدهد.
یک بلاکباستر بزرگ
«سریع و خشن» مجموعهای از فیلمهای سینمایی در ژانر اکشن-مسابقهای است که در طول بیست سال گذشته جایی برای خود در سینما باز کرده است. تا قبل از سال 2021 میلادی، 8 فیلم از این مجموعه اکران شد و در این سالها توانست مخاطبان بسیاری را به دست بیاورد. اخیرا این مجموعه دست به ساخت اسپینآفهایی از شخصیتهای داخل روایت خود زده است و هوادارانش را امیدوار کرده که میتواند به این شکل، روند ساخت نسخههای جدید را ادامه بدهد. درحالحاضر آثار تولیدشده مربوط به این مجموعه، از استقبال تضمینشده مخاطبان برخوردارند و این هم کار را برای سازندگانش سخت میکند، چون باید سطحی از رضایتمندی مخاطبان متعصب و پیگیر را حفظ کنند و هم برای آنها یک فرصت است. از بازیگران ثابت و مهم این مجموعه میتوان به وین دیزل و پاول واکر اشاره کرد. پایه ساخت این مجموعه براساس مسابقات شهری اتومبیلرانی است که در طول ساخت قسمتهای جدید این روند تغییر پیدا کرده و تا حد تاثیرات جهانی پیش میرود.
اما یک نکته جالب و بدیع درمورد این فیلم که سری نهم آن بهتازگی اکرانش را آغاز کرده، حضور در فستیوال فیلم کن است. تیری فرمو، مدیر جشنواره کن، پیشتر در مصاحبهای با ورایتی گفته بود که امسال کن میزبان یک «بلاکباستر بزرگ» خواهد بود؛ یعنی فیلمهای عامهپسندی که گیشه را منفجر میکنند؛ اما حدس و گمانها به این سمت نمیرفت که فیلم F9 یا سریع و خشمگین نهم، همان فیلم باشد. خبرنگاران انتظار داشتند تا فرمو در نشست مطبوعاتی کن که روز پنجشنبه برگزار شد، این فیلم را معرفی کند اما فرمو تنها به آنها گفت که سه فیلم «زمانی برای مردن نیست» و «تل ماسه» و «داستان وستساید»، بلاکباستری نخواهند بود که در کن نمایش داده میشوند. از این میان فیلم «تل ماسه» قرار است تابستان امسال در فستیوال ونیز نمایش داده شود تا همه متوجه شوند که جریان جدی گرفتهشدن فیلمهای عامهپسند در رویدادهای هنری و روشنفکری جهان قرار است ابعاد تازهای پیدا کند.
آغاز سریع و خشن
قسمت نخست از سری مجموعه سریع و خشن از خیابانهای لسآنجلس آغاز میشود. در این قسمت روایت حول محور یک مامور مخفی پلیس به نام «برایان اوکانر» با بازی پاول واکر میچرخد. کارگردانی قسمت ابتدایی برعهده کارگردانی کمسابقه به نام «راب کوهن» بود. در ابتدا سریع و خشن تنها بهعنوان فیلمی مستقل ساخته شد. استقبال تماشاگران و فروش بیش از 200 میلیون دلاری فیلم، آن هم تنها با بودجه 20 میلیون دلاری، راهی را برای سازندگان باز کرد تا بتوانند با کمکگرفتن از شرکتهای اتومبیلسازی، بودجه مناسبتری برای ادامه راه سریع و خشن به دست بیاورند. همکاری آمریکا، آلمان و انگلستان در ساخت این فیلم توانست موقعیت مناسبی را برای ادامه راه شکل دهد.
سقوط سریع و خشن
در سال 2001، قسمت ابتدایی توانسته بود پلی را برای ادامه راه این مجموعه بگشاید. پس از گذشت یک سال پروژه ساخت دومین قسمت نیز با بازیگر اصلی قسمت پیشین آغاز شد. وین دیزل دیگر توسط کارگردان این فیلم برای ورود به روایت انتخاب نشده و در مقابل «ترسی گیبسون» نقش مکمل این قسمت را برعهده گرفت. روایت همچنان وامدار قسمت پیشین خود راهش را ادامه میداد. مخاطبان نیز از فیلم استقبال خوبی کردند. حتی با نبودن وین دیزل در روایت جدید نیز این قصه میتوانست مخاطب خود را راضی نگاه دارد. بهطوریکه با بودجه 76 میلیون دلاری به فروش 230 میلیون دلاری در اکران جهانی رسید. البته این فروش نسبت به بودجه و فروش قسمت ابتدایی، چندان پیشرفتی نداشت. قصه نیز با تکیه بر یک روایت اکشن-مسابقهای، همچنان میتوانست کشش خاصی را برای مخاطب خود به وجود بیاورد. اما این قسمت به کارگردانی «جان سیگلتون» تنها در کشور آمریکا و در شهر میامی فیلمبرداری شد. ارتباط و ساخت افبیآی در این قسمت نیز مانند قسمت پیشین، از مولفههای اصلی کار به شمار میرفت. در پی ساخت سومین قسمت اما این مجموعه نوعی سقوط را برای خود رقم زد. سومین قسمت با نویسندگی «کریس مورگان» و کارگردانی «جاستین لین» در آمریکا و توکیو آغاز به فیلمبرداری کرد. بودجه سومین فیلم از دو شماره قبلی خود فراتر هم رفت. 85 میلیون دلار، رقمی بود که به پشتوانه دو اثر موفق گذشته، وارد میز قمار این مجموعه شد. عدم استقبال مخاطبان از این قسمت دلایل بسیاری داشت. اصلیترین دلیل آن حذف کردن بازیگران اصلی این مجموعه بود. پس از آن هم بیان روایت در کشور ژاپن نتوانست جذابیتی مانند خیابانهای آمریکایی برای حرکتهای اکشن اتومبیلها ایجاد کند و بهعلاوه محدودیت و نگاهی سختگیرانه به کلیشه یاکوزا هم تا حدی در این شکست موثر بود. سازندگان متوجه این موضوع شدند که با سابقه کمترین فروش خود در این سری باید راهی برای نجات از افول این مجموعه بیابند. فروش 158 میلیونی قسمت سوم این مجموعه تابهحال کمترین میزان فروش برای تمامی قسمتهای این مجموعه به شمار میرود. از لحاظ ساختار و ریتم نیز این فیلم نتوانست همانند دو قسمت پیشین، انتظار مخاطب را در سال 2006 برآورده سازد.
اوجگیری
سریع و خشن از زمانی توانست بهطور جدی برای مخاطبان سینمایی به نوعی دغدغه تبدیل شود که پس از وقفهای 3 ساله، در سال 2009 با بودجه 85 میلیون دلاری، به نویسندگی «کریس مورگان» و کارگردانی «جاستین لین»، در دستور ساخت قرار گرفت. یورنیورسالپیکچر که کمپانی ثابت ارائه این مجموعه به شمار میآید، با بهکارگیری متنی دنبالهدار، سمتوسوی خود را به آینده این مجموعه سوق داد و دیگر از موفقیتهای لحظهای و سالشمار گذشته این مجموعه خارج شد. موفقیت قسمت چهارم با فروش 363 میلیون دلاری این موضوع را اثبات کرد که با ادامه قسمت اول و دوم، میتواند روایتش را به نحوی بهتر ارائه دهد و مخاطب را بیشتر جذب خود کند. حضور بازیگران سابق این مجموعه و بیان روایتی دنبالهدار بود که ظرفیت پیشروی را توانست در خود جای بدهد. این روایت مربوط میشود به ساخت و پرداخت دو شخصیت اصلی داستان که بتوانند در قسمتهای آینده با همکاری یکدیگر، مخاطبان بسیاری را جذب مجموعه کنند. پیشروی سریع و خشن با ساخت پنجمین قسمت برای مخاطبان به شکلی باورنکردنی به اثبات رسید. همکاری کمپانی فیلمسازی با نویسنده و کارگردانی ثابت همچنان ادامه داشت و با دریافت بودجه 125 میلیون دلاری توانستند اثری را خلق کنند که بیشترین حد فروش را برای این مجموعه به دست آورد؛ 626 میلیون دلار و رکوردی تازه برای سازندگان که بتوانند به ساخت نسخههای بعد نیز امید داشته باشند. در قسمت پنجم که در سال 2011 به اکران رسید، بازیگر تازهای برای این مجموعه برگزیده شد که با حضورش تاثیر بسیاری بر فروش این قسمت ایجاد کرد. دواین جانسون، که هماکنون پرفروشترین بازیگر سال آمریکا به شمار میرود با ورود به قصه سریع و خشن، توانست مجموعه را به شکلی باورنکردنی بین مخاطبان بهسرعت محبوب سازد. بهزعم بسیاری این قسمت همچنان بهترین اثر در میان مجموعه سریع و خشن است و از لحاظ تایید منتقدان نیز این قسمت پس از اکران 8 قسمت، رتبه اول جدول سریع و خشن را دارد. همکاری جاستین لین و کریس مورگان برای بار چهارم نیز ادامه یافت. ششمین قسمت از سری فیلمهای سریع و خشن پروژهای بود که در سال 2013 به اکران درآمد و 160 میلیون دلار بودجه، 788 میلیون دلار فروش داشت. اکثر بازیگران در این مجموعه جایگاه و پایگاه ثابت خود را یافته بودند. روایت از یک مسابقه خیابانی به گروههای قاچاقچی مکزیکی و سپس مساله امنیت جهانی مبدل شد. در این قسمت، چندین راننده ماهر در قالب یک تیم ورزشی، وظیفه بزرگتری را نسبت به مسابقه درون خیابانهای لسآنجلس برعهده داشتند. عمده مجموعههای سینمایی در راه موفقیت خود از حالت محلی و کوچکتر، بهسمت دایره جهانی و کلیتری راه پیدا میکنند که در این راه بتوانند از قدرت تسلط خود روی چنین شرایطی نیز پردهبرداری کنند.
اهداف سریع و خشن
اصل خانواده، از بزرگترین مسائلی به حساب میآید که این مجموعه از ابتدا بهدنبال بیان آن رفته است. سریع و خشن میجنگد تا به روایت خانواده و عشق میان اعضا بپردازد. خانواده از نظر این سری فیلمها، تنها مربوط به افرادی نمیشود که از لحاظ خونی با یکدیگر برابرند، بلکه تعریف خانواده را از عشق میان انسانهایی برمیآورد که برای موفقیت یکدیگر هرگونه خطری را به جان میخرند تا از ارزشهای خود دفاع کنند. جنگ اصلی از هنگامی برای این گروه آغاز میشود که تعرضی به خانواده آنها صورت میگیرد. این خانواده از یک جمع کوچک به یک کشور نیز گسترش مییابد. دلیل این حرکت موقعیت موفقیتآمیزی است که مجموعه با آن مواجه میشود و وقتی فروش هر نسخه جدید به شکل تضمینی درآمد، در آن نسخه گریزی هم به دفاع آمریکا از دیگر کشورها میزند. ابزار کار برای مجموعه مشخص است؛ اتومبیل. وسیلهای که از پس شهرت سریع و خشن، تبدیل به پیشکش کمپانیهای بزرگ اتومبیلسازی به سازندگان این مجموعه شده است. از ساخت قسمت چهارم دیگر راهی نوین برای تولیدکنندگان اتومبیل هموار شد تا بتوانند در سینما، ساختههای خود را بهراحتی تبلیغ کنند. از این مجموعه نوعی گرایش ملیگرایانه آمریکایی پدید آمده است که با گذر زمان، تکنولوژی آمریکایی را نیز در بطن آن میگنجاند. چیز دیگری که پس از محوریت خانواده در روایت جا داده شده، مربوط میشود به تسلط قوای یک کشور روی 6راننده که پس از خود آمریکا، وظیفه حفاظت از دیگر مناطق جهان را برعهده دارند.
برد و باخت سریع و خشن
پس از ساخت ششمین قسمت از این مجموعه، پیشرویها برای ساخت هفتمین قسمت آغاز شد. درست هنگامی که سال 2014 برای اکران قسمت هفتم انتخاب شده بود، ناگهان در میانه فیلمبرداری و در تاریخ 30 نوامبر سال 2013 بازیگر اصلی این مجموعه به نام پاول واکر در مسیر برگشت از یک مجموعه خیریه در کالیفرنیا دچار حادثه رانندگی شد و جان خود را از دست داد. چنین خبری در ابتدا برای سازندگان و عوامل این فیلم بسیار شوکبرانگیز بود و سپس برای مخاطبانی که این مجموعه را دنبال میکردند. چنین رویدادی باعث تغییر روند فیلمنامه توسط کمپانی شد و درحالیکه اکثر نماهای اصلی از این بازیگر ضبط شده بود، اما باقی آنها با بدل و انجام جلوههای بصری تکمیل شد و تاریخ اکران آن به سوم آوریل سال 2015 تغییر یافت. پس از این رویداد توجه بیشتری نسبت به این قسمت در میان مخاطبان شکل گرفت. بدینگونه که با درنظرگیری هزینه ساخت 190 میلیون دلاری، پس از اکران به فروش بیش از 5/1 میلیارد دلار دست یافت. این آمار فروش در میان تمامی قسمتهای این مجموعه، بالاترین رتبه را از آن خود کرده است. در مقابل باخت یک بازیگر اصلی و کلیدی برای این مجموعه سینمایی، فروش و استقبال بینظیر مخاطبان، هفتمین قسمت را وارد لیست پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما کرد. اما این برد مادی تنها در این قسمت خلاصه شد و در ادامه راه و با ساخت قسمت هشتم این مجموعه، با بودجه 250 میلیون دلاری به فروش 2/1 میلیارد دلار در سال 2017 دست یافت. البته عمده فروش هشتمین قسمت به هفته ابتدایی اکران مربوط میشود که با یک رکوردشکنی توانست 532 میلیون دلار به دست آورد و ازاینرو در میان باقی آثار سینمایی رتبه اول را کسب کند. یکی از دلایل اصلی افت فروش کلی در مقایسه با میزان بودجه در مقابل شناخته شدن بیشتر این اثر در مدت زمان 17سالهاش، فقدان نقش برایان اوکانر با بازی پاول واکر بود که حتی با پرداختی عظیم از لحاظ همکاری چندین کشور، همچنان نتوانست نمودار رشد فروش خود را حفظ کند.
ادامه مسیر
قسمت نهم از این مجموعه پس از یک سال فیلمبرداری درنهایت در تاریخ 11 نوامبر 2019 به پایان رسید. جاستین لین که از سومین قسمت بهعنوان کارگردان این مجموعه روی کار آمده بود و این همکاری را تا قسمت ششم ادامه داد، پس از چند سال وقفه و ساخت دو قسمت دیگر، برای کارگردانی قسمت نهم توسط کمپانی برگزیده شد. در ابتدا تاریخ 8 آوریل 2020 برای اکران قسمت نهم مدنظر کمپانی بود. اما در آغاز سال 2020 و شیوع بیماری کرونا و جریانات تعطیلی سینماها این تاریخ به 3 آوریل 2021 تغییر یافت. طبق آخرین اخبار، اکران این فیلم که از ۲۵ جولای در آمریکا شروع میشود، اولین اکرانش در فرانسه را در جشنواره فیلم کن تجربه کرده و انتظار میرود بازیگران فیلم نیز در جشنواره حضور یابند. بهعبارتی سری نهم سریع و خشمگین، جزء معدود فیلمهای تجاری جهان خواهد بود که در دوران کرونا از امکانات تبلیغاتی فرش قرمز برخوردار میشوند. بودجه فیلم درحالحاضر از طرف استودیو سازنده بیان نشده است. اما با وضع موجود سینما و جوامع، نمیتوان فروش بالایی را از این قسمت انتظار داشت. قسمت نهم این مجموعه در هفت کشور فیلمبرداری شده که در میان آنها نام تایلند برای اولینبار دیده میشود. روایت قسمت نهم مربوط میشود به برادر کوچکتر دومینیک تورتو با بازی جان سینا که نقش یک قاتل حرفهای را در این قسمت ایفا میکند و همچنین بهدنبال یک انتقام شخصی از برادرش است.
اسپینآف سریع و خشن
هر مجموعه سینمایی پس از تحکیم جایگاه خود در میان مخاطبان سینما و رسیدن به حد مخاطبان بیش از حد برای خود، بهدنبال ساخت مجموعههای فرعی از دل شخصیتهای مجموعه اصلی میرود. هابز و شاو دو شخصیت مثبت و منفی در مجموعه سریع و خشن، اولین انتخابهای کمپانی سازنده برای رسیدن به یک اسپینآف بودند. دواین جانسون و جیسون استتهام دو بازیگر پولساز آمریکایی نقشهای اصلی این مجموعه فرعی را عهدهدار هستند. اولین قسمت «هابز و شاو» در سال 2019 به کارگردانی دیوید لیچ و با بودجه 200 میلیون دلاری توانست با فروش 760 میلیون دلاریاش راه را برای ساخت دیگر اسپینآفهای مجموعه سریع و خشن هموار کند. درحالیکه اولین اسپینآف نتوانست جایگاه خوبی را در میان منتقدان به دست بیاورد، اما همچنان با داشتن پشتوانه شخصیتسازیشده و برند مجموعه اصلی، جذابیت کلی را برای عامه مردم به وجود آورد.
آنچه دیده نشده
دو قسمت کوتاه از سریع و خشمگین در این میان هیچگاه توجه عموم را به خود جلب نکردند. مورد اول فیلم کوتاه «شارژ توربو» است که در سال 2003 ساخته شد و پیشدرآمدی برای دومین قسمت از این مجموعه بود. در این فیلم کوتاه 6دقیقهای، سرگذشت کوتاهی از نقش برایان اوکانر نشان داده میشود و جابهجاییاش از لسآنجلس به میامی را میبینیم.
دومین فیلم کوتاه با نام «راهزنان»، مربوط میشود به سال 2009 با مدت زمان 20 دقیقه که پیشدرآمدی است برای فیلم سریع و خشن4 که وین دیزل سهم بیشتری در ساخت آن برعهده داشت. اما این دو قسمت در میان مخاطبان کمتر دیده شده است و همچنان نامشان ناآشنا جلوه میکند.
آینده سریع و خشن
با شکلگیری وضعیتی تازه در جهان سینمایی و قوانینی که در هالیوود بیان شده است، میتوان به این نتیجه رسید که روند پررنگ شدن شخصیتهای زن در این مجموعه بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت و در ادامه اسپینآفهایی مختص به آنها تولید خواهد شد. همچنین جدال گروه سریع و خشن با رقبایی همچون روسیه و چین ادامه پیدا میکند؛ چراکه در قسمتهای پیشین این مجموعه بهصورتی واضح، جهت دارودسته آمریکایی را در برابر آنان مشاهده کردهایم. بهعلاوه در قسمت هشتم این مجموعه برای اولینبار یک زن، نقش منفی اصلی را در مقابل این گروه برعهده داشت. همانطور که توسط کمپانی سازنده اعلام شده، قسمت دهم این مجموعه قرار است قسمت پایانی به حساب بیاید. این تصمیم تا حد کمی امکان تغییر را در خود دارد؛ چراکه ساخت اسپینآفهای این مجموعه با دیگر بازیگران و اعطای فضا و زمان بیشتری به هریک از آنان، میتواند همچنان خواسته مخاطبان را تامین کند. شاید قسمت پایانی این مجموعه بتواند جایگاه رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینما را از انتقامجویان بگیرد. البته ابتدا باید ببینیم که تکلیف سینما با پاندمی کرونا به کجا خواهد رسید.
نویسنده: کیان زندی
نویسنده: کیان زندی