شاید منتقد...

سکوت

سکوت

شاید منتقد...

- کیان زندی:

+ نقد به مانند عکس است. و منتقد، عکاس

+ در عکاسی، تفاوتی نمیکند که سوژه دلنشین است یا عذاب آور، عکاس باید به درستی بتواند عکسی قابل تحمل برای مخاطب خود ثبت کند. که در نتیجه حس او را تحریک کرده و قاب لحظه را ماندگار کند.

+ نقد فیلم نیز باعث میشود آن فیلم در تاریخ ثبت شود و یا کنار زده شود. پس هر قابی(فیلم) لایق نقد نیست.

+ نقد نادرست، اگر مثبت باشد و یا منفی، به مانند عکسی بدون رعایت اصول عکاسی است که هم سوژه و هم عکاسش را قربانی میکند.

+ یک شات صحیح نقد، یک شات ماندگار زیستی است. در موازات یک سوژه عکاس که این نقش را ایفا می‌کند.

+ عکاس دید(فرم-زیست) منحصر به فرد خود را دارا است. منتقد نیز می‌بایست دید(قلم-لحن) خود را دارا باشد و قلابی نباشد.

+ عکس وظیفه دارد رازی داخل سوژه بیان کند.

+ عکس و نقد، هر دو پدیده‌ای دست دو هستند که وجودشان وابسته به امری دسته اول است.
اما با این وجود، توانائی آن را دارند که امر دست اول را به ثبت کرده و تاثیرگذاری آنها را افزایش یا کاهش دهند.
پس در واقع امر دسته اول نیازمند اینگونه ثبت شدگی در زمان است.

پیوندها

شیر شاه و هانس زیمر

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۱۱ ق.ظ

به نام خالق اسکورسیزی



لایو اکشن «شیرشاه» از روز گذشته، اکران عمومی خود را در سینماهای جهان شروع کرد. لایو اکشن جدید دیزنی طی 10 روز گذشته در اکران‌های خصوصی نتوانسته بود توجه منتقدان را جلب کند اما فکر می‌کنید «شیرشاه» از کجا خلق شد و چرا همچنان کمپانی دیزنی در مورد بازسازی آن هزینه می‌کند؟ براساس گفته سازندگانش، داستان «شیرشاه» برگرفته شده از نمایشنامه هملت اثر شکسپیر است و اولین بار بود که یک نمایشنامه‌ کلاسیک توسط شرکت والت دیزنی تبدیل به انیمیشن شد و با بودجه 95 میلیون دلاری توانست 950 میلیون دلار فروش داشته باشد و سپس دنباله‌های 2 و 3 هم برایش ساخته شود. بعد از این، دوباره این انیمیشن در سال 2002 اکران مجدد شد و توانست فروش خوبی را تجربه کند.  این فروش و اکران مجدد هیچ‌گاه موضوع عجیب و غریبی به شمار نمی‌رفت زیرا در آن سال‌ها این انیمیشن یک قدم جلوتر از انیمیشن‌های همدوره خودش پیش می‌رفت. برای ساخت این انیمیشن تهیه‌کنندگانش حتی به آفریقا سفر کردند تا رفتار حیوانات را مطابق داستان خود بررسی کنند و تصمیم گرفتند نام انیمیشن را پادشاه جنگل قرار دهند، اما درنهایت به پیشنهاد راجر آلرز، کارگردان «شیرشاه»، شرکت دیزنی پذیرفت که «شیرشاه» نام مناسبی خواهد بود. «شیرشاه» تنها نامی بود که از همه نظر ابهت خاصی برای انیمیشن به وجود می‌آورد، نه مثل اسم‌هایی که در دنیای انیمیشن‌ها معمولا کودکانه‌تر انتخاب می‌شدند. علاقه‌مندان«شیرشاه»، این‌ بار در فضای لایو اکشن، یک اثر تصویری جدید را تجربه می‌کنند.

لایو اکشن سبکی از انیمیشن‌سازی است که در آن به‌طور واقعی از تکنیک فیلمبرداری استفاده می‌کنند و سپس بر آن جلوه‌های ویژه اعمال می‌شود. نخستین لایو اکشن دیزنی در سال 1950 بود با ساخت جزیره گنج و آخرین آن هم «کتاب جنگل» بود که در سال 2016 ساخته شد. هم‌اکنون تریلر نسخه سینمایی «شیرشاه» توانسته به رکورد دومین تریلر پربازدید دست یابد. البته این بازدید بر می‌گردد به ارزش انیمیشن اصلی آن در بیش از 20 سال گذشته و با این آمارها از خودش چیزی به نمایش نمی‌گذارد بلکه وابستگی‌اش را بیشتر می‌کند. طوری که در حال حاضر بازسازی آثار گذشته تبدیل به نوعی وظیفه در سینما شده است،  هرچند این روند ادمه دارد ولی درنهایت هیچ‌گاه نتوانسته از اولین نسخه‌اش بیشتر پیشروی داشته باشد حتی با تمام امکاناتی که امروزه در اختیار دارد. لایو اکشن «شیرشاه» با بودجه 260 میلیون دلاری ساخته شده است و پیش‌بینی می‌شود که تا پایان اکران بتواند حدود یک میلیارد دلار فروش داشته باشد. یکی از مولفه‌های اصلی شناخته شدن انیمیشن «شیرشاه» در سال 1994، موسیقی متن آن بود. این موسیقی توانست جوایزی چون اسکار و گلدن گلاب را کسب کند. موسیقی متن این انیمیشن در سال 1993 توسط هانس زیمر ساخته شد و تنها اسکارش را در دوره حرفه‌ای کاری خود دریافت کرد. هانس زیمر این بار هم موسیقی «شیرشاه» جدید را بازسازی کرده است. موسیقی این انیمیشن بزرگ‌ترین اهمیت را برای سازندگانش دارد. همچنان که موسیقی اصلی‌ترین جزء یک انیمیشن به شمار می‌رود و اساس یک انیمیشن همیشه بر پایه موسیقی آن بنا شده است. هانس زیمرِ آلمانی تا پیش از سال 1994 هیچ‌گاه موسیقی متن یک انیمیشن را تنظیم نکرده بود. بعد از موفقیت هانس زیمر در تولید موسیقی متن «شیرشاه»، نامش شهرت بیشتری یافت و پس از این موفقیت با کریستوفر نولان آشنا شد و آهنگسازی فیلم‌های او را برعهده گرفت. او موسیقی فیلم‌های نولان را از «بتمن» شروع کرد و تا آخرین فیلم نولان که «دانکرک» بود ادامه داشته است. آهنگسازی «ماموریت غیرممکن» هم ازجمله مشهورترین آثار هانس زیمر است. آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی هانس زیمر با یکی از رسانه‌های سینمایی است که در مورد علاقه‌مندی‌هایش برای ساخت موسیقی متن «شیرشاه» صحبت کرده است.




اولین واکنش شما زمانی که خبر ایده بازسازی این اثر را شنیدید چه بود؟

تقریبا غیرقابل بیان است و جان(کارگردان فیلم) او فوق‌العاده‌ است و خیلی چیز‌ها را پشت سر گذاشته است؛ او به من افتتاحیه کارش را نشان داد. یادم هست که وقتی آنجا نشسته بودم، دقیقا می‌دانستم که این تیم خوب و حرفه‌ای بر کارشان مسلط هستند. دقیقا همان لحظه بود که به‌شدت تحت‌تاثیر قرار گرفتم. من به تمام ابعاد قصه «شیرشاه» و شخصیت‌هایش اشراف دارم. من در آخر شروع کردم به گریه کردن و بعدش گفتم، این قصه من را تحت تاثیر قرار داد. تنها عکس‌العمل معقولی که بعد از شنیدن پیشنهاد این کار می‌توانستم بکنم این بود که بله بگویم و تا جایی که امکان دارد آن را با نهایت تلاشم به شکل کاملا درستی انجام دهم. به دختر بزرگم، کسی که در واقع این کار را در سال 1994 برای او انجام دادم، گفتم که قرار است بار دیگر روی این انیمیشن کار کنم و در جواب به من گفت: «لطفا آن را درست به انجام برسان.»
 
بار اول شما کمی بی‌میل به این کار بودید ولی حتی آن موقع هم با دخترت در این مورد مشورت داشتید؟

دقیقا! به سه دلیل من تصمیم گرفتم که در پروژه «شیرشاه» حضور داشته باشم. اولش برای دخترم. دوم به خاطر علاقه‌ام به آفریقا بود و باید این کار را برای آنها انجام می‌دادم. حتی آن زمان به نظر می‌رسید که آفریقا بیش از حد به آن احتیاج دارد و خیلی مهم‌تر از گذشته شده است. وقتی که «شیرشاه» را نگاه می‌کنید، متوجه طبیعت و حیوانات می‌شوید. اینکه باید حواس خود را جمع کنیم که به آن احترام بگذاریم و برایش ارزش قائل شویم و سومین دلیلش به فوت پدرم در آن زمان بر می‌گردد. گرچه تمام روانپزشکان و روانشناس‌ها به شما می‌گویند بعد از این حوادث کودکان بیش از حد افسرده می‌شوند ولی من این‌طور فکر نمی‌کنم. از نظر من آنان در خودشان محبوس می‌شوند. ناگهان آنجا بودم. 36 ساله بودم که اولین «شیرشاه» را تجربه می‌کردم و مجبور بودم خودم را از آن حبس درونی نجات دهم و با آن معامله‌ای انجام دهم. به قدر کافی جالب است. شاید دلیل برگشتم این بوده که در آن زمان چیزهایی بوده که من هنوز هم در موردش با خودم صحبت می‌کنم و هنوز برایم تمام نشده است.

آیا تجربه اجرای قطعه «شیرشاه» را به صورت زنده روی سن برای مردم داشتید؟

در یکی از کنسرت‌ها بنا را بر این گذاشتم که موسیقی «شیرشاه» اجرا نشود. اولین چیزی که به گروه موسیقی‌ام گفتم این بود که: «من قرار نیست قطعه شیرشاه را کار کنم و قرار نیست اینجا یک کار برای کودکان  اجرا کنم.» یکی از نوازندگان جوان به من گفت: «این قطعه مورد علاقه نسل من است. در اجرای زنده قطعا بهتر خواهد بود. این واقعا برای من مهم است. درنهایت تصمیم به اجرای موسیقی «شیرشاه» در آن کنسرت گرفتیم و دو چیز اتفاق افتاد؛ اول اینکه اجرا کردن آن قطعه به صورت گروهی در استودیو، تفاوت زیادی دارد با اجرا کردن زنده آن برای مردم. انرژی زیادی وجود داشت، فوق‌العاده بود. مورد دومی که اتفاق اقتاد این بود که ما از نزدیک واکنش تماشاچیان را شاهد بودیم. منظورم این است که احساس می‌کردیم در زیر پوست تماشاچیان قرار گرفتیم. در اجرای قطعات برای مردم دوست دارم که آنها با قصه هر قطعه همراه شوند و موسیقی شنیدن، آنها را به حال  و هوای همان فیلم ببرد.

گفته بودید که دیگر هرگز خبری از ساخت موسیقی برای فیلم‌های ابرقهرمانی در کار نخواهد بود. این موضوع را در مورد فیلم اخیر نولان هم گفته بودید. اما چگونه در حال ساخت موسیقی فیلم wonder woman2 هستید؟

دقیقا پس از گفتن آن جمله متوجه شدم که چقدر سبک‌سر بوده‌ام! بعد از گفتن آن جمله ران هاوارد که یکی از دوستان باهوش و خوب من است مرا به گوشه‌ای برد و خیلی شیرین و صریح به من گفت: «هرگز این را نگو، هرگز! به جایش بگو من منتظر فیلمنامه خوب هستم. فقط قصه مهم است و فرقی هم نمی‌کند قصه ابرقهرمانی باشد یا نه، درنهایت فقط قصه مهم است.»



نویسنده: کیان زندی
لینک مطلب در روزنامه فرهیختگان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی