شاید منتقد...

سکوت

سکوت

شاید منتقد...

- کیان زندی:

+ نقد به مانند عکس است. و منتقد، عکاس

+ در عکاسی، تفاوتی نمیکند که سوژه دلنشین است یا عذاب آور، عکاس باید به درستی بتواند عکسی قابل تحمل برای مخاطب خود ثبت کند. که در نتیجه حس او را تحریک کرده و قاب لحظه را ماندگار کند.

+ نقد فیلم نیز باعث میشود آن فیلم در تاریخ ثبت شود و یا کنار زده شود. پس هر قابی(فیلم) لایق نقد نیست.

+ نقد نادرست، اگر مثبت باشد و یا منفی، به مانند عکسی بدون رعایت اصول عکاسی است که هم سوژه و هم عکاسش را قربانی میکند.

+ یک شات صحیح نقد، یک شات ماندگار زیستی است. در موازات یک سوژه عکاس که این نقش را ایفا می‌کند.

+ عکاس دید(فرم-زیست) منحصر به فرد خود را دارا است. منتقد نیز می‌بایست دید(قلم-لحن) خود را دارا باشد و قلابی نباشد.

+ عکس وظیفه دارد رازی داخل سوژه بیان کند.

+ عکس و نقد، هر دو پدیده‌ای دست دو هستند که وجودشان وابسته به امری دسته اول است.
اما با این وجود، توانائی آن را دارند که امر دست اول را به ثبت کرده و تاثیرگذاری آنها را افزایش یا کاهش دهند.
پس در واقع امر دسته اول نیازمند اینگونه ثبت شدگی در زمان است.

پیوندها

نقد نقاشی Luncheon of the Boating Party

سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۴ ق.ظ


به نام خالق سرگرمی و هنر




[ ناهار در میهمانیِ ملوانان ]
| اثر: پیر آگوست رنـــــوار |

+ ابتدای امر این است که تنها یک اثر نقاشی در مقابل شما قرار دارد. قرار نیست مطلبی در خصوص تفسیر پیش برود.
تنها دلیلی که مرا وادار به نوشتار متنی در خصوص این اثر مینمود، شدت پیچیدگی شیرین آن بود و حتی که صورتی که متوجه آن نشوید، باز هم اصل مطلب را از آن دریافت خواهید کرد.

[عشق]

آغاز و پایان، عشق است که در آثار رنوار مشاهده می‌کنید. (در هر فرصتی که به دست بیاروم به رویکرد دیگر آثار او اشاره خواهم کرد.)

+ البته قرار بر این نیست که مولف را بررسی کنیم، چرا که اثر خودش زبان دارد و از پس خود بر میآید.
و نه حرفی خارج از اثر بلکه تنها کلماتی که باعث شود در هر گوشه این نقاشی زوم کنید و از آن همه زیبایی لذت ببرید.
البته این را هم اضافه کنم که اهمیتی به مکتب نقاشی که امپرسیونیسم است نخواهم داد. چرا که مخاطب موظف نیست که مکتبی را بشناسد. مخاطب تنها میتواند از اثر به درستی لذت ببرد.

+ اگر بخواهم طبق روند چشم آغاز کنم پس ابتدا به سمت چپ اثر نگاهی می اندازیم.
در این نگاه ملوانی در حال دید زنی به سمت راست تصویر است. معمولا در نقاشی چشم ها مهمترین بخش برای راهنمایی مسیر حرکت مخاطب هستند. حال آن‌که ناگزیر به سمت راست حرکت می‌کنیم. در آن قسمت دو مرد و یک زن را مشاهده می‌کنیم. صورت زن بیانگر این موضوع است که او مورد تهاجم قرار گرفته و آن دو مرد در حال آزار رسانیدن به وی هستند. از شاخصه‌های این نقاشی تجاوز است. تجاوزی که نه تنها مربوط به گوشه‌ی سمت راست میشود، بلکه تجاوزی به کمک چشمان در جای جای نقاشی.
با حرکت چشم برمیخوریم به دو مردی که در حال صحبت هستند. مردی که لباس قهوه‌ای بر تن دارد در حال دید زنی فورگراند است. پس باری دیگری با نگاه فرد به جلو رانده می‌شویم. در قسمت جلویی، جوانی سعی دارد خود را با بر دختری تحمیل کند. این تحمیل از خمیدگی و چیره شدن او بر روی دختر بر‌می‌آید که حجم زیادی را در بر گرفته است. حال آنکه دختر مجذوب مردی دیگر است که بر روی میز نشسته است. میزی که بر رویش نوشیدنی، میوه، و کمی غذا قرار گرفته است. همین میز تبدیل می‌شود به عنصر معرفی فضا که رخداد یک میهمانی را به سادگی بیان کند. حال آنکه مردی با سیگار در دستش که از طرف دختری دیگر مورد توجه قرار گرفته، خود نیز در پی فردی دیگر است که در تصویر، مقابل او نشسته است و در حال بازی با سگ خود است. طرز نشستن ملوان بر روی صندلی بیان می‌کند که او انسانی ساده است که به دنبال فردی بالاتر از سطح خود می‌گردد. فردی که دغدغه اش یک سگ است و به شدت ظاهری آراسته نسبت به تمامی دختران دیگر در میهمانی را دارا است.
این شکست تصویری مثل عشقی است که از پس این نقاشی سر بر می‌آورد.
 شکست باری دیگر در نقاشی تکرار شده است که در این مورد نهایتش به هدف رسیده است.
نیم رخ مردی که در میانه نقاشی در حال نگریسدن به دختری در میز خود است. اما همانند رخداد گذشته، اینبار نیز دخترک او را پس زده و در حال تماشای مردی دیگر است. او تنها فردی است که در حال نوشیدن است و وزن خود را بر روی قسمت چپ بندش انداخته و کاملا محو دنیایی دیگر شده است و افکارش را در پس نگاهش می‌توان یافت.
حال آنکه در انتهای نگاه او مردی قرار دارد که هیچ توجهی به دخترک مجذوب شده به خویش ندارد و نگاهش به دنبال فردی دیگر است. نگاه او برخلاف چرخه‌ی علاقه پیشین، به مقصد رسیده است و در نهایت دخترک دلربایی نیز در پی اوست. تنها مردی که با لباسی قهوه ای رنگ دیده نمی‌شود اما در نهایت تنها فردی در این جمع است که دست پر از این میهمانی خارج می‌شود. از پس عشق این دو فضای پس زمینه را درمی‌یابیم. دریاچه ای که در آن تعدادی قایق قرار گرفته و بوته های سبز رنگ که بر حس غرور این عشق می‌افزایند. علاوه بر آن دختر بر میله هایی عمود تکیه داده است که حس استحکام را در نقاشی می‌افزاید.
مرد و زنی ساده که در نهایت آن همه تجمل نجات می‌یابند.

اگر برای بار دوم به نقاشی نگاهی بیاندازید، متوجه می‌شوید که سمت راست چقدر شلوغ است و سمت چپ سنگین. اما چشم آن شلوغی را پس می‌زند تا به فضای تنفس اثر برسد. فضای تنفس عشق پایانی است که برای بار دوم تبدیل به عشق ابتدایی شده و این چرخه به صورت بلعکس آغاز می‌شود.


مسئله‌‌ای فرا متنی که برای بیشتر بدانید میتوان از آن بهره برد: زنی که بار نهایی عشق را عهده دار بود، صورت همسر نقاش است(که در اکثر آثار او حضور دارد) و شاید بتوان بیان کرد که خود نقاش نیز همان مرد قهوه‌ای پوش است یا...

حال آن که به انتهای تحلیل نقاشی رسده ام، کمی صحبت های خارج از نقاشی را بیان می‌کنم که متوجه طرز نگاه خانواده‌ی رنوار بشوید.اول آنکه این چرخه‌ی عشق و خیانت در اکثر کارهای او تکرار شده است. پس از رنوار پدر (پیر آگوست رنوار) رنوار پسر(ژان رنوار) به این طرز دیدگاه ادامه می‌دهد و همچنان در آثار او نیز می‌توان این چرخه های خیانت و عشق را مشاهده کرد. ابتدا عشق سپس خیانت و در نهایت عشق ماندگار که خیانتی را نپذیرد. از دیگر فرم های خانواده رنوار شلوغی حساب شده است. هم در نقاشی های پدر که تمام افراد نقشی کامل را اجرا می‌کنند. و در ادامه پسر که میزانسن ها را پر از انسان کرده در حالی که کنترل کامل بر تمام آنها دارد و هیچکدام را بی دلیل در نقابل دوربین قرار نمی‌دهد.

این است که می‌شود آغاز و پایان عشق و خیانتی که هیچگاه دیده نمیشود. چرا که عشق انتها آن را از یاد می‌برد و برای مخاطب خوش‌آیند جلوه می‌کند.
یک سمپاتی درست که با قضاوت مخاطب ثمر داده است و برآیند آن را می‌پذیرد و خیانت را راهکاری درست برمی‌شمارد.


منتقد: کیان زندی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی